یار آفتاب

کمتر از ذره نه ای پست مشو، مهر بورز

یار آفتاب

کمتر از ذره نه ای پست مشو، مهر بورز

جسارت در ملا عام

ظهر یکی از همین روزهای بارانی اخیر همراه با جمعی از خانواده برای پیاده روی رفته بودیم بام تهران. خانم و آقایی از فاصله دور از رو به رو می آمدند. به یک باره ایستادند، رو در رو همدیگر را بو. سیدند و به مسیر خود ادامه دادند.  

 

حیرت کردم. اما آن چه برایم جالب بود لبخندی بود که ناگهان زدم و به چهره بقیه نگاه کردم ببینم کداممان متوجه منظره مزبور شده. فقط یک نفر دیگر دیده بود که او هم با چشمان گرد داشت در صورت بقیه دنبال نشانه می گشت! نگاهم که با فامیل دیگرمان تلاقی کرد هر دو خندیدیم و مانظر را برای بقیه توضیح دادیم. عجیب بود که باور نمی کردند.   

شاید از نظر برخی بی پروایی، هت.ک عف.ت عمومی، و خلط حریم های شخصی و عمومی باشد، اما من در دلم شهامتشان را تحسین کردم. شهامتی را که داشتند و من نداشتم و ندارم. نه که افسوس بخورم. اما آن لحظه و آن روز و آن احساس برای آنها جاودانه شد و شاید هر بار که از آنجا بگذرند آنها هم ناخودآگاه لبخندی بزنند.

نظرات 7 + ارسال نظر
حکیمه جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 http://rahaeyansan.blogfa.com

عشق کردم...

نبودید ببینید از نزدیک دیدنش چه عشقی داشت!

هیچکس دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:10 http://waveofocean.blogfa.com

نمیتوانم نگویم بانوجان. قالب وبلاگ محشره.

ممنونم عزیزم. راستش خیلی راضی نیستم. تنها این که یادآور گیاه است و شبنم، کمی قانعم می کند.
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و می دانی که چقدر عاشق نور و آفتابم؟ نه؟

هیچکس دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:08 http://waveofocean.blogfa.com

زیبایی انکارناپذیر این حرکات که از سر عشق است باشکوه است.
راستش عشق مکان نمی خواهد.به این باور دارم. :)

بله بانو جان

مترجم دردها دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 16:14 http://fenap.blogsky.com

جدای از اصل کلام،به گمان من عدم وجود «مکان» در روی دادن بسیاری از اعمال در صحن عمومی جامعه بی تاثیر نیست،در دانشگاه ما،یک بار یک دختر و پسر را در داخل ماشین حین انجام عمل گرفتند،یک بار در بین فضای سبز و غروب هنگام،یک بار در کلاس های تعدادی دیگر را گرفتند و یک بار خودم در دست شویی دانشگاه - زمانی که تازه تاسیس شده بود - چیز هایی دیدم!

از جناب مترجم جز تحلیل علّی و اجتماعی و صد البته واقع بینانه انتظار نمی رود. برخی نیاز خود را به این اشکال رفع می کنند و برخی دیگر نیز خیر.

م . ح . م . د دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:22

آی گفتی ... ولی متعسفانه از نگاه اکثریت مردم ما این کارها ینی جلف بازی و رفتن به دشمنیه با خدا ! کاش کللن یه فرهنگ سازی صورت بگیره

جلف بازی کمترین انگی هست که بی پروا می زنن.
و اما فرهنگ سازی... و اما کاش ...

الهه یکشنبه 5 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 20:48

دستشون درد نکنه:-D

ترنج یکشنبه 5 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 20:16 http://femdemo.blogfa.com/

من خیلی وقت ها این کارو کردم. گرچه اکثر همین وقت ها دوست پسرام توپیدن بهم. اما تجربه ی شیرینیه :)

باور کن ته دلشون قند آب شده و تحسینت کردن ها! ولی باز با این وجود
اون توپیدنه برقراره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد